سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

نقش نهادها در برنامه ریزی منطقه ای با رویکرد Participatory Plann

  • ساعت: 12:49 صبح

 

در حالی که دیدگاه رایج نئوکلاسیک ، ساز و کار بازار را به تنهایی برای دستیابی به حالت بهینه در اقتصاد کافی می دانست ، توسعه دیدگاه های پست مدرن در جغرافیای اقتصادی ، دستاوردهایی نظیر توجه به جنبه های اجتماعی و فرهنگی اقتصاد را به همراه داشته است al, 2003) (Cumbers et. بر این اساس ، دیدگاه نهادگرا در برنامه ریزی منطقه ای ، اهمیت نهادهای اجتماعی موثر بر توسعه مناطق را مورد توجه قرار داد. این موضوع به معنای دور شدن از تمرکزگرایی و اهمیت دادن به نیروهای محلی در فرآیند توسعه یا به عبارت دیگر توجه به تمرکززدایی در فرآیند برنامه ریزی منطقه ای بود. (Storper, 2005)

 تمرکز زدایی را می توان فرآیندی دانست که طی آن عملکردها و منابع مالی ، به افراد محلی سپرده می شود. هدف از این کار ، بهبود بخشیدن به تخصیص منابع و تامین خدمات به کمک نزدیک کردن فرایند تصمیم گیری به افراد محلی است. (Woolcock, 1998)

برنامه ریزی مشارکتی نیز بخشی از فرآیند تمرکز زدایی است که با هدف معرفی برنامه های مهم ، ارجحیت های مشترک و تبیین و پذیرش راهبردهای اجتماعی-اقتصادی توسعه مد نظر قرار می گیرد. هیلی یکی از اندیشمندانی است که با تاکید بر ایجاد ظرفیت نهادی در فرایند برنامه ریزی همکارانه ، ارتباط بین برنامه ریزی منطقه ای مشارکتی و بهره گیری از نهادها را رقم زد. (Wheeler, 2004)

یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در برنامه ریزی مشارکتی ، یادگیری دوسویه است که بر اساس آن ، مناطق بر مبنای نیازها ، فرصت ها و محدودیت های محلی توسعه می یابد. آنچه نقش نهادها در برنامه ریزی منطقه ای با رویکرد مشارکتی را مهم می کند ، نقشی است که نهادها با ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی و ویژگی های آن نظیر شبکه ها و ائتلاف هایی که به هماهنگی و همکاری برای منافع دوسویه می انجامد ، ایفا می کنند (Putnam 1993)

به  عبارت دیگر برنامه ریزی منطقه ای با رویکرد مشارکتی باعث ایجاد ائتلاف هایی بین عناصر اقتصادی در سطح منطقه شده و نتیجه این امر کاهش هزینه های مبادله (North, 1995; Fukuyama, 2000), تامین کالاهای عمومی با شرایط مناسب تر(Streeck, 1991) ارتقای شفافیت (Storper, 2005) ارتقای کارآفرینی و تسهیل در عملکرد بازارهای کار و ارتقای بهره وری اقتصادی است(North, 1995)..

از دیگر نقش های مهم نهادها در فرآیند مشارکت بین طرفین درگیر در برنامه ریزی منطقه ای ، افزایش اعتماد بین طرفین ، تسهیل همکاری بین آنها ، کاهش هزینه های مبادله و هزینه های انتقال اطلاعات و توسعه دانش و نوآوری در سطح مناطق است.

مفهومی تحت عنوان غلظت نهادی نیز معرفی شده که نشان دهنده میزان مشارکت بین افراد در فرآیندهای جمعی است. غلظت نهادی به معنای حضور نهادهای متعدد در یک منطقه و روابط بین آنهاست. این افراد نشان دادند که غلظت نهادی به عنوان عامل اصلی توسعه صنعتی مناطق عمل می کند. (Amin and Thrift, 1995).

از نظر برخی اندیشمندان ، نهادها عامل تعیین کننده در عملکرد بلند مدت اقتصاد هستند(North, 1990). برخی دیگر معتقدند تاثیر کیفیت نهادها بر توسعه منطقه ای حتی بیش از فاکتورهای سنتی نظیر جغرافیا و تجارت است (Rodrik et al,2004). از سوی دیگر ، مطالعات نشان داده که بازارها آن چنان که نئوکلاسیک ها می گویند پدیده های آزاد شناور نیستند بلکه ساختارهایی اجتماعی هستند که از طریق چهارچوب هایی که توسط جامعه ساخته می شود ایجاد می شوند(Pike et al, 2006).

در یک جمعبندی باید اشاره کرد که بر اساس دیدگاه های نهادها ، اقتصاد در متن روابط اجتماعی نهفته است و بخشی از فرایندهای اجتماعی محسوب می شود. (Martin, 2005)

در نتیجه برنامه ریزان منطقه ای برای دستیابی به اهداف مورد نظر در حوزه توسعه منطقه ای باید به نهادها و نقشی که آنها می توانند در موفقیت برنامه ریزی منطقه ای ایفا کنند توجه کرده و بر این مبنا باید رویکردهایی نظیر برنامه ریزی مشارکتی که در آن بر یادگیری دوسویه و توجه به اعتمادسازی ، همکاری و بهره گیری از سرمایه ها و شبکه های اجتماعی تاکید می شود را مد نظر قرار دهند.

 

 منابع و مآخذ :

1.     Woolcock, M. (1998) Social Capital and Economic Development: Towards a theoretical Synthesis of

2.     Rodrik, D., Subramanian, F., Trebbi, F. (2004) Institutions Rule: The Primacy of Institutions Over Geography and Integration in Economic Development”, Journal of Economic Growth, 9: 131-165.

3.     North, D.C. (1990) Institutions, Institutional Change and Economic Performance. New York: Cambridge University Press.

4.     Fukuyama, F. (2000) Social Capital and the Civil Society. IMF Working Paper n. 74.

5.     Storper, M. 2005. Society, Community and Economic Development. Studies in Comparative International Development 39 (4): 30-57.

6.     Putnam, R.D. (1993) Making Democracy Work: Civic Traditions in Modern Italy. New Jersey: Princeton University Press.

7.     Amin, A. and Thrift, N. (1995) Globalization, Institutional Thickness and the Local Economy. In Healy P., Cameron S., Davoudi A., Managing Cities: The New urban Context, Chichester: J. Wiley.

8.     Pike, A., Rodríguez-Pose, A., and Tomaney, J. (2006) Local and Regional Development. London, New York: Routledge.

9.     Wheeler, S. M., 2004: Planning for Sustainability: Creating liveable, equitable and ecological communities, Routledge, London, New York.

10. Martin, R., 2005: Institutional Approaches in Economic Geography, in: A Companion to Economic Geography (eds. Sheppard, E., Barnes, T. J.), Blackwell Publishing, Malden, 77-94.

11. Streeck, W. (1991) On the institutional conditions of diversified quality production. In E. Matzner and W. Streeck (eds.) Beyond Keynesianism: Sociooeconomics of production and full employment. Aldershot: Edward Elger, pp. 21-61.

 

 


  • نوشته : وحید یگانگی دستگردی
  • تاریخ:یادداشت ثابت - شنبه 91/7/2
  • نظر
  • لینک صفحات جداگانه خود را در این قسمت قرار دهید